امروز تو تاکسی من صندلی عقب نشسته بودم
یه دختر خوشگلم نشسته بود جلو پیش راننده تاکسی
بعد دختره خواست پیاده شه دستشو بُرد تو کیفش که کرایه رو حساب کنه
منم گفتم مهمون ما باش خانومی
دیدم از تو کیفش یه برگه در آورد داد به راننده تاکسی و گفت :
\"\"بابایی این لیست خرید مامانه تا عصر براش بخر\"\"
قیافه ی من در اون لحظه : :/
خاستم جمعش کنم به راننده تاکسی گفتم :
ماشالا چقد شبیه شما بودن این خانوم... دخترتونه ؟؟؟
گفت : الکی خودشیرینی نکن
الان یه \"مهمون ما باش خانومی\" بهت نشون میدم که تو عمرت ندیده باشی
نظرات شما عزیزان:
لایک یادت نره:))